دو هزار سال پیش، ناگرول فول، جادوگری که در فساد بیگناهان و گسترش ناامیدی لذت می برد، به پایان روزهای فانی خود نزدیک شد و ناامید شد. ناگرول که از نفرت نسبت به زنده ها غرق شده بود، روح خود را فروخت...
دو هزار سال پیش، ناگرول فول، جادوگری که در فساد بیگناهان و گسترش ناامیدی لذت می برد، به پایان روزهای فانی خود نزدیک شد و ناامید شد. ناگرول که از نفرت نسبت به زنده ها غرق شده بود، روح خود را فروخت...